۱۵ مهر ۱۳۸۹

وزیدن کن


 
هنوز پاییز را حس نکرده ام
هنوز خنکی یک عصر پاییز روحم را تازه نکرده
هنوز بارانی نیست پشت پنجره آواز بخواند
خرمالوهای همسایه چرا قصد رسیدن ندارند؟

وانارها دلشان هنوز سفید است اما صورتشان سرخ نیست
خندان نیستند

راستی فرفره هایم بی باد مانده اند

تو کجایی؟


 نازی رحمانی